آنچه یافت می نشود آنم آرزوست

درصورت در دسترس نبودن www.ssn2.blogsky.com

آنچه یافت می نشود آنم آرزوست

درصورت در دسترس نبودن www.ssn2.blogsky.com

مسیری برای رفتن نه مقصدی برای رسیدن

مسیری برای رفتن نه مقصدی برای رسیدن

سلام گرم دوباره.دیروز براتون از دوره دیدن کلام زنده گفتم.دوره ای که به من فهموند که زندگی و هر لحظه که ما داریم نقشی بازی میکنیم مسیری برای رفتنه و نه مقصدی برای رسیدن.به گونه ای میشه اینجور تعریف کرد که داشتن موفقیت،لذت زندگی نیست اما لذت زندگی=موفق بودن.می نویسم تا بگویم، آنچه را که به نحوی می دانم باید گفت. آنچه را که تو در این چند روز آموختم. می نویسم تا همه را بازگو کنم و بدانم که توانسته ام آنچه را که می خواستی بیاموزم؟ می نویسم و جز همگام شدن با تو مرا دغدغه ی دیگری نیست. نه نگران توجه دیگرانم و نه خلق چیزی بهتر از آنچه هستم از خودم، و نه اشتیاقی برای بیرون ریختن عواطفی متراکم.

هی بازیگر گریه نکن، ما هممون مثلِ همیم
صبحها که از خواب پا میشیم، نقاب به صورت می زنیم
یکی معلم میشه و یکی میشه خونه به دوش
یکی ترانه ساز میشه، یکی میشه غزل فروش
کهنه نقابِ زندگی، تا شب رو صورتای ماست
گریه های پشتِ نقاب، مثلِ همیشه بی صداست
هرکسی هستی یه دفعه، قد بکش از پشتِ نقاب
از رو نوشته حرف نزن، رها شو از پیله ی خواب
نقشِ یک دریچه رو، رو میله ی قفس بکش
برای یک بار که شده، جای خودت نفس بکش

کاشکی میشد تو زندگی، ما خودمون باشیم و بس
تنها برای یک نگاه، حتی برای یک نفس
تا کی به جای خودِ ما، نقابِ ما حرف بزنه ؟
تا کی سکوت و رج زدن، نقشِ نمایشِ منه
هرکسی هستی یه دفعه، قد بکش از پشتِ نقاب
از رو نوشته حرف نزن، رها شو از پیله ی خواب
نقشِ یک دریچه رو، رو میله ی قفس بکش
برای یک بار که شده، جای خودت نفس بکش
می خوام همین ترانه رو، رو صحنه فریاد بزنم
نقابمو پاره کنم، جای خودم داد بزنم

سفر با کشتی عشق در دوره دیدن کلام زنده

سفر با کشتی عشق در دوره دیدن کلام زنده

سلام و سلام وسلام و هزاران سلام خدمت مخاطبان عزیز وبلاگم.اگر دقت کنین میبینید که  از آخرین پستی که گذاشتم مدتها میگذره.راستش از 18 اردیبهشت تا 21 اردیبهشت رفته بودم سفر.اونم با یک کشتی.اما این سفر با بقیه سفرها خیلی خیلی فرق داشت.کشتی کشتی عشق بود و دریا هم دریای عشق.اصلا غم توش نبود.یک شور خاصی داشت.یه حال عجیبی داشت این 4 روز که با همکلایسهام از دنیای خودمون به دنیای دیدن خودمون رفتیم،باور نکردنی بود به من خیلی خوش گذشت تو این کشتی و مسافرت.

اگه دوره های کلام زنده رو گذرونده باشید میفهمید که من چی میگم.خیلی جذاب بود .خیلی شیرین بود.دلم تنگ شده به اون سفر.سفری که خودمو دیدم.میخوام از تجربه شخصیم بگم.به جرئت میگم که این سفر جز بهترین رویدادهای زندگیم تو چندسال اخیر بود که حاضر شدم تجربمو باهاتون سهیم بشم.دیشب که مدت دوره تموم شده بود اصلا دلم نمیخواست از کشتی پیاده بشم.خیلی خوش گذشت.کاش دیشب یلدا بود.به یک حال خوب رسیدم.

چیزایی توی زندگی هست که نمی شه برای به دست آوردنشون مستقیما برای خود اونا تلاش کنیم.چیزایی مثل دوست داشتنی بودن،مثل شهرت،مثل موفقیت،خوشبختی و...به نظرم می شه این طور جمع بندی کرد که این ها تصویرهایی هستند که ما دوست داریم دیگران از ما در ذهن داشته باشن. هر قدر تلاش کنیم دیگران به صورت خاصی در مورد ما فکر یا رفتار کنن، کمتر به نتیجه واقعی می رسیم. گواه این ادعای من هم اینه که شما چند نفر آدم مثلا دوست داشتنی یا موفق می شناسید تو ذهنتون بیارید و توی رفتارهاشون دقت کنید؛ کدوم آدم واقعا دوست داشتنی که می شناسید داره برای این جوری به نظر رسیدن عمدا تلاش می کنه؟ اگه منصف باشید جوابتون اینه: هیچ کدوم. اونا اصلا حتی تو فکر این هم نیستن که دیگران در بارشون چه برداشتی دارن. اونا فقط و فقط با عشق زندگی می کنن و فقط همین براشون مهمه. چه کسی دوستشون داشته باشه و چه نه. اینو می تونید به سایر صفات هم تعمیم بدید.

البته شاید بگید فلان هنر پیشه خیلی تلاش می کنه برای معروف شدن. درسته، اما منظور من معروف شدن های تاریخی و همیشگیه. مثلا معروفیت دانشمندان بزرگ ایرانی مثل ابن سینا رو با هیچ هنر پیشه و خواننده ای نمی شه مقایسه کرد. البته توی هنرمندها هم کسایی هستن که واقعا به خاطر هنر خاص خودشون معروف می شن. در این موارد هم اگه خوب بررسی کنید می بینید اون فرد اون قدر که به هنرش و خوب کار کردن خودش اهمیت می داده به معروف شدن فکر نمی کرده.

هم در مورد هنر و هم جایگاه و شان اجتماعی، شما فقط در صورتی موفق واقعی هستی که یه انگیزه و هدف متعالی داشته باشی. جمله زیبایی یه بار شنیدم، می گفت تو نسبت خودتو با خدا تعیین کن تا مردم خودشون نسبتشون رو با تو تعیین کنن. واقعا همش همینه. فقط وقتی شما خالص در خدا زندگی کنید تصویری که از شما در ذهن دیگران ساخته می شه بهترین و جاودانه ترین خواهد بود. چیزی که باید براش تلاش کنیم اینه، نه برعکس.اینکه ما زندگی کنیم تا به موفقیت و خوشبختی برسیم یا اینکه اول موفق وخوشبخت بشیم بعد زندگی کنیم مساله اینه....

من به این کشف رسیدیم .الان سرویسم میره.تو پستای بعد ادامشو میزارم.ممنون از توجهتون.منتظر نظراتتون هستم.